دل شکسته....
سیرم از زندگی و از همه کس دلگیرم آخر از این همه دلگیری و غم می میرم پرم از رنج و شکستن، دل خوش سیری چند ؟ دیگر از آمد و رفت نفسم هم سیرم بی سبب نیست که روی از همه کس می گیرم تلخی زخم زبان و غم بی مهری ها اینچنین کرده در آیینة هستی پیرم روزگاریست که چون سایة بی تصویرم دلم آنقدر گرفته است، خدا می داند دیگر از دست دلم هم به خدا دلگیرم
هر که آمد، دل تنهای مرا زخمی کرد
بس که تنهایم و بی همنفس و بی همراه
Power By:
LoxBlog.Com |